رابطه انسانيت انسان و حيوانيت او ،به عبارت ديگر رابطه زندگي فرهنگي و معنوي انسان را با زندگي مادي او ميدانيم و روشن است انسانيت در انسان اصالت و استقلال دارد، صرفاً انعكاسي از زندگي حيواني او نيست و معلوم است كه علم و ايمان دو ركن از اركان اساسي انسانيت انسان است. در رابطه علم و ايمان از دو ناحيه ميتوان سخن گفت : يكي اينكه آيا تفصير و برداشتي كه ايمانزا و آرمانخيز باشد و در عين حال مورد تأئيد منطق باشد وجود دارد يا تمام تفكراتي كه علم و فلسفه به ما ميدهد همه بر ضد ايمانها و دلبستگيها و ام ...
رابطه انسانيت انسان و حيوانيت او ،به عبارت ديگر رابطه زندگي فرهنگي و معنوي انسان را با زندگي مادي او ميدانيم و روشن است انسانيت در انسان اصالت و استقلال دارد، صرفاً انعكاسي از زندگي حيواني او نيست و معلوم است كه علم و ايمان دو ركن از اركان اساسي انسانيت انسان است. در رابطه علم و ايمان از دو ناحيه ميتوان سخن گفت : يكي اينكه آيا تفصير و برداشتي كه ايمانزا و آرمانخيز باشد و در عين حال مورد تأئيد منطق باشد وجود دارد يا تمام تفكراتي كه علم و فلسفه به ما ميدهد همه بر ضد ايمانها و دلبستگيها و ام ...